- اگر با گرگ ها زندگی می کنی٬زوزه کشیدن را بیاموز٬من در روزگاری زندگی می کنم که تنها خدایش از پشت خنجر نمی زند.
- گمشده ی این نسل اعتماد است٬نه اعتقاد.اما افسوس که نه براعتماد اعتقادیست٬ونه براعتقاد٬اعتماد.
- شبی درشهر چشمانت فقط یک رهگذر بودم .ندیده دل به تو دادم شدی سلطان قلبم...
- خاطرات چوبهای خیسی هستند که با آسایش زندگی نه می سوزند و نه خاکستر می شوند...
- بی نهایت دوستت خواهم داشت٬بی آنکه بخواهم دوستم داشته باشی و عاشقانه درغم تو خواهم مرد بدون آنکه بخواهم درمرگم اشک بریزی.
- من گذشتم از غرورم تا رسیدم به نگاهت٬من قسم خوردم بمونم تا قیامت درکنارت.
- چشمانم را به تو می بخشم٬چراکه حس بودنت قشنگتراز دیدن دنیاست.
- زندگی عشق است.....عشق افسانه نیست....آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست.....عشق آن نیست که درکنارش باشی.....عشق آن است که به یادش باشی.
- من زاده شدم تا دوست بدارم کسی را که زخمی برقلبم ایجاد کرده...
- اگه می دونستی چقدر دوست دارم ٬اگه می دونستی چقدر حضورت تو زندگیم مهمه ٬جرات دوری حتی برای یک لحظه نداشتی و همیشه در کنارم می موندی.قلبت در کنار قلبم ٬و روحت درکنار روحم خواهدماند...
- درازای دو زلفت مرا کشت .سیاهی دو چشمانت مرا کشت.هی وعده دهی امروز و فردا٬همی امروز و فردایت مرا کشت.
- برخاک بخواب ٬نازنین تختی نیست.آواره شدن حکایت از سختی نیست.از پاکی اشکهای خود فهمیدم:لبخند همیشه از خوشبختی نیست.
- کاش بودی تا دلم تنها نبود ٬تا اسیر غصه ی فردا نبود.کاش بودی تا برای قلب من ٬زندگی اینگونه بی معنا نبود.کاش بودی تا لبان سرد من قصه گوی غصه ی غم ها نبود.کاش بودی تا نگاه خسته ام بی خبر از موج و از دریا نبود.